******************* WELLCOME *********************
|
درويشي به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود .
پس از اندك زماني داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد : جاسوس مي فرستيد به جهنم!؟
از روزي كه اين ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنميان را هدايت مي كند و...
حال سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين چنين است: با چنان عشقي زندگي كن كه حتي بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند.
روزی دروغ به حقیقت گفت: مــــیل داری
با هم به دریـــا برویم و شنـــا كنیم
، حقیقــت ساده لــوح پذیرفت و گول
خورد. آن دو با هم به كنار ساحل رفتند
، وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش
را در آورد تا برای شنا اماده شود! . دروغ حیلــــه گـــر از فرصت استفاده کرد و
لباسهای او را پوشید و رفت . از آن روز
همیشه حقیقت عــــریان و زشت است و طالبی ندارد، اما
دروغ در لبــــــاس حقیقت با ظاهری
آراسته نمایان می شود... .